Forwarded from نامه جمهور
📌 نشست: ایده اجتماعی دولت چهاردهم
🔰 به همراه نقد و بررسی ششمین شماره #نامهجمهور
💠 با حضور محسن قنبریان، روح الله ایزدخواه، سیدعلی موسوی به همراه جمعی از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی
🔆 زمان: سوم خرداد ساعت۱۴
🔆 مکان: تهران، خیابان استاد نجات الهی، کوچه رضا مقدسی، پلاک۱۸ (خبرگزاری مهر)
➖➖➖➖
📌 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🔰 به همراه نقد و بررسی ششمین شماره #نامهجمهور
💠 با حضور محسن قنبریان، روح الله ایزدخواه، سیدعلی موسوی به همراه جمعی از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی
🔆 زمان: سوم خرداد ساعت۱۴
🔆 مکان: تهران، خیابان استاد نجات الهی، کوچه رضا مقدسی، پلاک۱۸ (خبرگزاری مهر)
➖➖➖➖
📌 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
Forwarded from نامه جمهور
Nameh-Jomhur-Dolat (6).pdf
39.9 MB
🔥 🖋انتشار رایگان شماره ششم فصلنامه «نامهجمهور» ویژهنامه ایده اجتماعی دولت چهاردهم:
📌 تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
📎پنح فصل این شماره عبارتند از:
1️⃣کلیات
📝نجات جمهوری، دولت عمومی و بازآفرینی رفاه:
دولت چهاردهم باید چگونه باشد؟ | مجتبی نامخواه
2️⃣کارگری:
📝احیای حقوق کارگران | علی اسکندری
3️⃣تعاونی:
🗞جمهوری اقتصادی: تلاقی حکمرانی و اقتصاد | محسن قنبریان
🗞بازگشت به انقلاب در اقتصاد: مروری بر ایده تعاونی در اندیشه متفکران انقلاب
4️⃣رفاه و تامین اجتماعی:
📝بازسازی نظام رفاهی؛ راهبردهای ساماندهی به حوزهٔ رفاه و تأمین اجتماعی | دکتر علیرضا خیراللهی
5️⃣آموزش و پرورش:
📝عدالت، کیفیت و هویت در تعلیموتربیت: راهبردهای سهگانه بازسازی آموزشوپرورش در دولت آینده | خانم رقیه فاضل
📝دگرگونی نظام آموزش و پرورش: چهار اقدام تحول آفرین آموزش و پرورش |حجتالاسلام محسن خاکی
📝ایده دولت انقلاب اسلامی: سیاست اجتماعی در تجربه انقلاب اسلامی | مجتبی نامخواه
➖➖➖
در صورت تمایل برای حمایت از #نامه_جمهور مبلغ۳۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
بهنام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
📌 تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
📎پنح فصل این شماره عبارتند از:
1️⃣کلیات
📝نجات جمهوری، دولت عمومی و بازآفرینی رفاه:
دولت چهاردهم باید چگونه باشد؟ | مجتبی نامخواه
2️⃣کارگری:
📝احیای حقوق کارگران | علی اسکندری
3️⃣تعاونی:
🗞جمهوری اقتصادی: تلاقی حکمرانی و اقتصاد | محسن قنبریان
🗞بازگشت به انقلاب در اقتصاد: مروری بر ایده تعاونی در اندیشه متفکران انقلاب
4️⃣رفاه و تامین اجتماعی:
📝بازسازی نظام رفاهی؛ راهبردهای ساماندهی به حوزهٔ رفاه و تأمین اجتماعی | دکتر علیرضا خیراللهی
5️⃣آموزش و پرورش:
📝عدالت، کیفیت و هویت در تعلیموتربیت: راهبردهای سهگانه بازسازی آموزشوپرورش در دولت آینده | خانم رقیه فاضل
📝دگرگونی نظام آموزش و پرورش: چهار اقدام تحول آفرین آموزش و پرورش |حجتالاسلام محسن خاکی
📝ایده دولت انقلاب اسلامی: سیاست اجتماعی در تجربه انقلاب اسلامی | مجتبی نامخواه
➖➖➖
در صورت تمایل برای حمایت از #نامه_جمهور مبلغ۳۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
بهنام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔸مسئله #نانمایندگی پیشفرض میگیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غربگراها را خوردند و جبهه…
در روزهای اخیر چند تن از دوستان بزرگوارم پیام دادند و بابت این یادداشت تشکر کردند. وقتی دقیقتر سراغ گرفتم متوجه شدم که این یادداشت که برای انتخابات قبل هست، این ایام مجدد بازنشر شده و آن قدر وضعیت ثابت و راکد مانده که گویی این متن برای همین امروز نوشته شده است. مسئله امروز ما دقیقاً همین است: این رکود ناشی از تفوق محافظهکاری.
کنش سیاسی یعنی مقابله با این رکود و محافظه کاری یا حمایت از کسی که ایده و قصد مقابله با این رکود را دارد. الباقی کارها، که البته محترم است اما هواداری غریزی و احساسی است.
پ.ن: چند دوز قبل در چارچوب یادداشتی با عنوان انقلاب درمانده به همین مسئله اشارهای داشتم.
کنش سیاسی یعنی مقابله با این رکود و محافظه کاری یا حمایت از کسی که ایده و قصد مقابله با این رکود را دارد. الباقی کارها، که البته محترم است اما هواداری غریزی و احساسی است.
پ.ن: چند دوز قبل در چارچوب یادداشتی با عنوان انقلاب درمانده به همین مسئله اشارهای داشتم.
«تعلیقِ سیاست اجتماعی و تفوق سیاست تعدیل، روح کلی مناسبات دولت و جامعه طی سه و نیمدهۀ اخیر بوده؛ اکنون اماگ زمان تولد دولتی فرارسیده که عمومی باشد، رو به جامعه داشته باشد و بازآفرینی رفاه عمومی را به مثابه متن اصلی خود قلمداد کند.»
بخشی از سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
(دانلود متن کامل شماره شش)
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
بخشی از سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
(دانلود متن کامل شماره شش)
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
«در زمانهای به سر میبریم که سیاست، رو به جامعه ندارد؛ از جامعه برنمیخیزد و به مسئلههای جامعه توجهی نمیکند. در چنین موقعیتی برآمدن دولتی رو به جامعه، کموبیش محال یا دستِکم بسیار دشوار است. البته انقلاب اسلامی به ما میگوید سیاست، ممکنساختن امر ناممکن است.
بهرغم همۀ کوششهای نظری انجامشده از پایگاههای مختلف فکری دربارۀ دولت و سیاست و دانشهای ناظر به آن، اکنون ما در آستانۀ انتخاباتی زودهنگام، همچون همیشه میبینیم که کوشش برای شکلدادن به دولت جدید، تنها از نامها و نامزدها آغاز میشود؛ گویی سیاست از محتوای خود که تدبیر جامعه (مدینه) است، تهی شده و مسئلهها به حد و حدودِ «چه کسی حاکم باشد؟» تقلیل یافته است.
این در حالی است که امروز بیش و پیش از هر زمان دیگری، نیازمند سیاست و در آخر، دولتی هستیم که رو به جامعه داشته باشد، اجتماعی باشد و یا بهتعبیری دقیقتر عمومی باشد.»
سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
دانلود متن کامل شماره شش
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
بهرغم همۀ کوششهای نظری انجامشده از پایگاههای مختلف فکری دربارۀ دولت و سیاست و دانشهای ناظر به آن، اکنون ما در آستانۀ انتخاباتی زودهنگام، همچون همیشه میبینیم که کوشش برای شکلدادن به دولت جدید، تنها از نامها و نامزدها آغاز میشود؛ گویی سیاست از محتوای خود که تدبیر جامعه (مدینه) است، تهی شده و مسئلهها به حد و حدودِ «چه کسی حاکم باشد؟» تقلیل یافته است.
این در حالی است که امروز بیش و پیش از هر زمان دیگری، نیازمند سیاست و در آخر، دولتی هستیم که رو به جامعه داشته باشد، اجتماعی باشد و یا بهتعبیری دقیقتر عمومی باشد.»
سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
دانلود متن کامل شماره شش
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
زیارت_غدیریه_امام_هادی_علیه_السلام.pdf
2.3 MB
زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام
Forwarded from نامه جمهور
سند مطالبات.pdf
491.1 KB
🔰 سند مطالبات و توصیههای سیاستی جمعی از پژوهشگران و فعالات حوزه کارگری به دولت چهاردهم
🎯 در این متن میخوانیم:
1⃣ توسعه مالکیت عمومی و سهمبری عادلانه
2⃣ تشکل یابی
3⃣ دستمزد
4⃣ امنیت شغلی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🎯 در این متن میخوانیم:
1⃣ توسعه مالکیت عمومی و سهمبری عادلانه
2⃣ تشکل یابی
3⃣ دستمزد
4⃣ امنیت شغلی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
Forwarded from نامه جمهور
بیانیه.pdf
371.6 KB
🔰 بیانیه تحلیلی پیرامون چارچوب اقدامهای اجتماعی مورد انتظار از دولت چهاردهم
🎯 در این بیانیه میخوانیم:
1⃣ حفظ قدرت خرید و سفره عموم مردم
2⃣ احیای حقوق کارگران
3⃣ آموزش و پرورش دولتی و باکیفیت
4⃣ حل تبعیض های اساسی
5⃣ تضمین آزادی های اساسی و امکان مشارکتهای مردمی
6⃣ توجه ویژه به استان های محروم و مرزی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🎯 در این بیانیه میخوانیم:
1⃣ حفظ قدرت خرید و سفره عموم مردم
2⃣ احیای حقوق کارگران
3⃣ آموزش و پرورش دولتی و باکیفیت
4⃣ حل تبعیض های اساسی
5⃣ تضمین آزادی های اساسی و امکان مشارکتهای مردمی
6⃣ توجه ویژه به استان های محروم و مرزی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
درباره انتخابات بیشتر در توییتر (ایکس) مینویسم، به اختصار.
در این صفحه
اگر فرصت شد تحلیل مبسوطتری را هم در همین کانال منتشر خواهم کرد.
@tabagheh3_ir
در این صفحه
اگر فرصت شد تحلیل مبسوطتری را هم در همین کانال منتشر خواهم کرد.
@tabagheh3_ir
قانون شفافیت قوای سهگانه (1).pdf
1.4 MB
پیروز انتخابات هر که باشد، اگر «قانون شفافیت قوای سهگانه، دستگاههای اجرایی و سایر نهادها» در زمان مقرر، که چهار ماه پس از ابلاغ است، اجرا شود؛ ما از دهم شهریور با سیمای متفاوتی از حکمرانی مواجه خواهیم شد.
یکی از مهمترین مسئلههای سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد.
همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد.
مجلس یازدهم هیچ تحرکی متناسبی در مورد اجرای ماده ۲۶ برنامه ششم توسعه، که مشابه این قانون (ماده ۲ آن) بود، نداشت؛ همچنین تجربه شکست بزرگ در اجرای شفافیت تکلیف شده در برنامه ششم را در فرایند تقینین این قانون جدید ملحوظ نساخت.
سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بیتوجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سهگانه بر میخیزد.
به هر حال شفافیتِ حکمرانی یکی از مهمترین گامهای پروژه عدالتخواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است.
@tabagheh3_ir
یکی از مهمترین مسئلههای سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد.
همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد.
مجلس یازدهم هیچ تحرکی متناسبی در مورد اجرای ماده ۲۶ برنامه ششم توسعه، که مشابه این قانون (ماده ۲ آن) بود، نداشت؛ همچنین تجربه شکست بزرگ در اجرای شفافیت تکلیف شده در برنامه ششم را در فرایند تقینین این قانون جدید ملحوظ نساخت.
سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بیتوجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سهگانه بر میخیزد.
به هر حال شفافیتِ حکمرانی یکی از مهمترین گامهای پروژه عدالتخواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است.
@tabagheh3_ir
🔸شورش، جنبش و پایش
مقدمهای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳
[بخش اول]
همه میدانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگیهای شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست.
این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. اینها هست ولی صورت مهمتری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشدهاند علیه نیروهای اجتماعیای که به دلیل وابستگیهای ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شدهاند.
این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازیها یک امر زمانبر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج میزند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است.
همان طور که میدانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوههایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد میکنند. تأکید میکنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را میکنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آنها را را نادیده میگیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» میخوانند. میخواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد میکند.
در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیمبندی میشود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیقتر بگویم، تکوین این شورش مهمتر از کسب پیروزی در انتخابات است.
چرا مهمتر است؟ نمیخواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئلههایی مواجهیم که راهحل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش میتواند، تأکید میکنم میتواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند.
این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاحطلب تختهبند شدهاند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که میدانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفقتر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز میدهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی میکنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته، غیراجتماعی و خلقالساعهای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک میکند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاحطلبان، اغلب منتفی میشود.
@tabagheh3_ir
مقدمهای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳
[بخش اول]
همه میدانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگیهای شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست.
این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. اینها هست ولی صورت مهمتری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشدهاند علیه نیروهای اجتماعیای که به دلیل وابستگیهای ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شدهاند.
این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازیها یک امر زمانبر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج میزند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است.
همان طور که میدانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوههایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد میکنند. تأکید میکنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را میکنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آنها را را نادیده میگیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» میخوانند. میخواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد میکند.
در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیمبندی میشود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیقتر بگویم، تکوین این شورش مهمتر از کسب پیروزی در انتخابات است.
چرا مهمتر است؟ نمیخواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئلههایی مواجهیم که راهحل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش میتواند، تأکید میکنم میتواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند.
این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاحطلب تختهبند شدهاند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که میدانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفقتر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز میدهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی میکنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته، غیراجتماعی و خلقالساعهای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک میکند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاحطلبان، اغلب منتفی میشود.
@tabagheh3_ir
🔸شورش، جنبش و پایش
[بخش دوم و پایانی]
مسئلهی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیینهای مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی میشود. از این منظر تکوین این شورش از آنجا که میتواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است.
مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئلهشان دیگر نادیدهگرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیبشان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهمتر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بینقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد.
برخی توهمها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایههای تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهمترین مراقبتها این است که اجازه ندهیم نفیزداییهایی که سیاستمدران رسمی از ایده انقلاب میکنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند.
دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» میخوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد.
@tabagheh3_ir
[بخش دوم و پایانی]
مسئلهی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیینهای مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی میشود. از این منظر تکوین این شورش از آنجا که میتواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است.
مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئلهشان دیگر نادیدهگرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیبشان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهمتر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بینقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد.
برخی توهمها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایههای تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهمترین مراقبتها این است که اجازه ندهیم نفیزداییهایی که سیاستمدران رسمی از ایده انقلاب میکنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند.
دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» میخوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد.
@tabagheh3_ir
جدال تغییر و ثبات
در این گفتگو تلاش کردم کنکاشی داشته باشم درباره چارچوبی کلیِ تحلیل انتخابات ۱۴۰۳.
محورهای بحث:
چگونه «تغییر و ثبات» محور رقابت در دو دوره انتخابات بود؟
چگونه بخشی از وضع موجود توانست تغییرات بیشتری را نمایندگی کند؟
چگونه نیروهای ضدجامعه توانستند صورتبندیهای سیاسی را متاثر سازند؟
در آخر هم نگرانیهای آینده در ارتباط با بازتوزیع ثروت و سیاستهای حمایتی و رفاهی
@tabagheh3_ir
در این گفتگو تلاش کردم کنکاشی داشته باشم درباره چارچوبی کلیِ تحلیل انتخابات ۱۴۰۳.
محورهای بحث:
چگونه «تغییر و ثبات» محور رقابت در دو دوره انتخابات بود؟
چگونه بخشی از وضع موجود توانست تغییرات بیشتری را نمایندگی کند؟
چگونه نیروهای ضدجامعه توانستند صورتبندیهای سیاسی را متاثر سازند؟
در آخر هم نگرانیهای آینده در ارتباط با بازتوزیع ثروت و سیاستهای حمایتی و رفاهی
@tabagheh3_ir
محمد ضیف
حافظه/ روزنامه ایران
#پادکست_انتفاضه
بخش١٣
محمد ضیف، آشنای کمپیدا
نگاهی به زندگی رئیس شاخه نظامی مقاومت اسلامی فلسطین
متن: محسن فائضی
خوانش: میثم ملکیپور، رها غلامی
تنظیم و صداگذاری: پیمان زندی
کاری از:
روزنامه ایران و حافظهـ؛ رسانه حسینیه هنر شیراز
@Thirdintifada
بخش١٣
محمد ضیف، آشنای کمپیدا
نگاهی به زندگی رئیس شاخه نظامی مقاومت اسلامی فلسطین
متن: محسن فائضی
خوانش: میثم ملکیپور، رها غلامی
تنظیم و صداگذاری: پیمان زندی
کاری از:
روزنامه ایران و حافظهـ؛ رسانه حسینیه هنر شیراز
@Thirdintifada
طبقه سه| مجتبی نامخواه
حافظه/ روزنامه ایران – محمد ضیف
🔸قهرمان زنده است!
آرکی تایپ قهرمان کم و بیش در زمینههای مختلف فرهنگی و حتی در زمانههای مختلف تاریخی یکسان است. قهرمانْ شجاع و جنگجو است. با زبان اسلامی، قهرمان در حال جهاد است. علاوه بر آن قهرمان بسیار سفر میکند. در نگاه اسلامی، اهل هجرت است. قهرمان شکست ناپذیر است و دشواریها او را از پا در نمیآورد. در ذهنیت اسلامی قهرمان اهل صبر است. گاهی نیروهای شرور در نبود قهرمان به خانهاش هجمه میبرند و زن و فرزندش را میکشند و خانهاش را به آتش میکشند. او اما از پا نمینشیند. قهرمان همواره در موقعیت مرزی است. او در مرز وجود و عدم، با مرگ همآغوش است. و خیلی حرفهای دیگر.
محمدِ میهمان (محمد الضیف)، که آن قدر یک جا نبوده که به این نام معروف شده است، یکی از نزدیکترین انسانهای این سیاره به تفسیر بینالاذهانی همه ما از سیمای یک قهرمان است. خدا را شکر که قهرمان زنده است و بار دیگر از هجوم شرّ جان به در برده است؛ هر چند قهرمان، به سرّ بقای جاویدان پی برده، نامیرا شده و همیشه زنده است. خدا را شکر در کشاکش تباهیهای تاریخ، آن قدر روح توحید هست که در این سیاره ویران، قهرمان بزاید.
@tabagheh3_ir
آرکی تایپ قهرمان کم و بیش در زمینههای مختلف فرهنگی و حتی در زمانههای مختلف تاریخی یکسان است. قهرمانْ شجاع و جنگجو است. با زبان اسلامی، قهرمان در حال جهاد است. علاوه بر آن قهرمان بسیار سفر میکند. در نگاه اسلامی، اهل هجرت است. قهرمان شکست ناپذیر است و دشواریها او را از پا در نمیآورد. در ذهنیت اسلامی قهرمان اهل صبر است. گاهی نیروهای شرور در نبود قهرمان به خانهاش هجمه میبرند و زن و فرزندش را میکشند و خانهاش را به آتش میکشند. او اما از پا نمینشیند. قهرمان همواره در موقعیت مرزی است. او در مرز وجود و عدم، با مرگ همآغوش است. و خیلی حرفهای دیگر.
محمدِ میهمان (محمد الضیف)، که آن قدر یک جا نبوده که به این نام معروف شده است، یکی از نزدیکترین انسانهای این سیاره به تفسیر بینالاذهانی همه ما از سیمای یک قهرمان است. خدا را شکر که قهرمان زنده است و بار دیگر از هجوم شرّ جان به در برده است؛ هر چند قهرمان، به سرّ بقای جاویدان پی برده، نامیرا شده و همیشه زنده است. خدا را شکر در کشاکش تباهیهای تاریخ، آن قدر روح توحید هست که در این سیاره ویران، قهرمان بزاید.
@tabagheh3_ir
Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺
ایکاش بهجای دورهها و آموزشهای بیمایه، که خاصیتی جز سرگرمسازی جوانها ندارد، متنهای درخشان و الهامبخشی مانند پیام پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ را میخواندیم و میخواندیم و میخواندیم.
اصلاً باید شرط میکردیم که هرکس ادعای تعلق به جبههٔ انقلاب دارد، قبل از هر چیز باید بتواند این متن را بفهمد و شرح دهد.
این سیاستزدگی، این روزمرگی، این رخوت و این فراز و نشیبهای گیجکننده که بارها میبینیم، همگی حکایت از بیبنیادی ما دارد.
جای متون مستحکمی مانند پیام قطعنامه را دستورالعملهای مندرآوردی محافل یکبار مصرف گرفته است و این نسخههای بازاری، نسلهای مستعد و پرشور ما را به وادی حیرت میکشاند و آنجا بیپناه و مایوس رها میکند.
پیام قطعنامه، در پایان جنگ تحمیلی منتشر شده، اما جبههای گسترده را پیش روی همهٔ نسلهای پس از خود گشوده است. جبههای به وسعت همهٔ عالم که توحیدی، انسانی و عدالتخواهانه است و ظرفیت پذیرش و سازماندهی همهٔ آرزومندان نبرد برای حق و عدالت را دارد؛ جنگ استضعاف و استکبار، جنگ فقر و غنا، جنگ ایمان و رذالت.
چرا خبری از این پیام و اصول و خطوط ترسیمیاش نیست؟
چرا کسی دلشورهٔ تعطیل این جنگ را ندارد؟
چرا نظام تعلیمی و فرهنگی ما، اعتنایی به چنین منشور روشن و متقنی نمیکند؟
پاسخش دشوار نیست؛ «زندگی به طرز دیگری» بر ما تحمیل شده است.
آنچه امام از آن سخن میگوید، برهمزنندهٔ مناسبات عادتشدهٔ ماست. گویا چنین ظرفیتی در خود نیافریدهایم و همچنان ترجیح میدهیم در این پیله بمانیم.
#جنگ_فقر_غنا
#قطعنامه_۵۹۸
🔺
ایکاش بهجای دورهها و آموزشهای بیمایه، که خاصیتی جز سرگرمسازی جوانها ندارد، متنهای درخشان و الهامبخشی مانند پیام پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ را میخواندیم و میخواندیم و میخواندیم.
اصلاً باید شرط میکردیم که هرکس ادعای تعلق به جبههٔ انقلاب دارد، قبل از هر چیز باید بتواند این متن را بفهمد و شرح دهد.
این سیاستزدگی، این روزمرگی، این رخوت و این فراز و نشیبهای گیجکننده که بارها میبینیم، همگی حکایت از بیبنیادی ما دارد.
جای متون مستحکمی مانند پیام قطعنامه را دستورالعملهای مندرآوردی محافل یکبار مصرف گرفته است و این نسخههای بازاری، نسلهای مستعد و پرشور ما را به وادی حیرت میکشاند و آنجا بیپناه و مایوس رها میکند.
پیام قطعنامه، در پایان جنگ تحمیلی منتشر شده، اما جبههای گسترده را پیش روی همهٔ نسلهای پس از خود گشوده است. جبههای به وسعت همهٔ عالم که توحیدی، انسانی و عدالتخواهانه است و ظرفیت پذیرش و سازماندهی همهٔ آرزومندان نبرد برای حق و عدالت را دارد؛ جنگ استضعاف و استکبار، جنگ فقر و غنا، جنگ ایمان و رذالت.
چرا خبری از این پیام و اصول و خطوط ترسیمیاش نیست؟
چرا کسی دلشورهٔ تعطیل این جنگ را ندارد؟
چرا نظام تعلیمی و فرهنگی ما، اعتنایی به چنین منشور روشن و متقنی نمیکند؟
پاسخش دشوار نیست؛ «زندگی به طرز دیگری» بر ما تحمیل شده است.
آنچه امام از آن سخن میگوید، برهمزنندهٔ مناسبات عادتشدهٔ ماست. گویا چنین ظرفیتی در خود نیافریدهایم و همچنان ترجیح میدهیم در این پیله بمانیم.
#جنگ_فقر_غنا
#قطعنامه_۵۹۸